معنی گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها ,, معنی گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها پ, معنی ;vاcbj، kjtcb lcbj، uاdr bاc lcbj k[xا lcbj، smا lcbj، bc rcjzdji j;اibاaتj، تjiا ,, معنی اصطلاح گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها ,, معادل گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها ,, گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها , چی میشه؟, گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها , یعنی چی؟, گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها , synonym, گذاردن، منفرد کردن، عایق دار کردن مجزا کردن، سوا کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها , definition,